محل تبلیغات شما

masiherasti



image_pdfimage_print

حیات تازه، نه مذهب تازه

آنچه در تولد تازه، روی می‌دهد، به دست آوردنِ مذهب تازه نیست، بلکه حیات تازه. سه آیۀ اول از انجیل یوحنا فصل ۳ را با هم بخوانیم: و شخصی از فریسیان، نیقودیموس نام، از رؤسای یهود بود. او در شب نزد عیسی آمده به وی گفت: ای استاد! می‌دانیم که تو معلم هستی که از جانب خداآمده‌ای، زیرا هیچ‌کس نمی‌تواند معجزاتی را که تو می‌نمایی، بنماید؛ جز اینکه خدا با وی باشد. عیسی در جواب او گفت: آمین آمین به تو می‌گویم، اگر کسی از سرِ نو مولود نشود، ملکوت خدا را نمی‌تواند دید».

یوحنا می‌خواهد مطمئن شود که ما بدانیم نیقودیموس، فریسی، و از سران یهود بوده است. فریسیان، سختکوش‌ترین گروه مذهبیان یهودی بودند؛ و حال، عیسی در آیۀ ۳، به یکی از آنها می‌فرماید: آمین آمین به تو می‌گویم، اگر کسی از سرِ نو مولود نشود، ملکوت خدا را نمی‌تواند دید.» و حتی در آیۀ ۷، شخصاً به او می‌فرماید: باید از سرِ نو مولود گردی.» پس یکی از نکته‌های یوحنا این است: همۀ دین و مذهب نیقودیموس، همۀ مطالعات حیرت‌آورش در مقام یک فریسی، همۀ نظم و انضباط دادن به خویش، و همۀ شریعتی که نگاه می‌داشت، نمی‌توانستند جایگزینِ نیاز او به تولد تازه گردند. در واقع، همۀ آن اعمال، به خوبی نیاز به تولد تازه را بدیهی‌تر می‌ساختند.

آنچه نیقودیموس نیاز داشت؛ و آنچه من و شما نیاز داریم، مذهب نیست، بلکه حیات است. دلیل اینکه از تولد تازه» نام برده می‌شود، این است که تولد، زندگیِ تازه‌ای را به دنیا می‌آورد. از یک نظر، البته که نیقودیموس زنده بود؛ نفس می‌کشید، فکر می‌کرد، احساسات داشت و عمل می‌کرد. او انسان بود؛ و به تصویر خدا آفریده شده بود. اما چنین پیداست که عیسی او را مرده می‌پنداشت. در نیقودیموس، حیات  وجود نداشت. او از نظر ، به دنیا نیامده بود. او به حیات احتیاج داشت، نه به فعالیتهای مذهبیِ بیشتر، یا غیرت مذهبیِ بیشتر، چرا که او به فراوانی از آنها برخوردار بود.

آیا به یاد می‌آورید که عیسی در انجیل لوقا ۹:‏۶۰، به آن مردی که می‌خواست پیروی از عیسی را به تأخیر اندازد، تا بتواند پدرش را دفن کند، چه فرمود؟ بگذار مردگان، مردگان خود را دفن کنند.» این بدان معناست که افرادی هستند که از نظر جسمی، مرده‌اند و باید دفن گردند؛ و افرادی هستند که از نظر  مرده‌اند؛ و می‌توانند آنها را دفن کنند. به بیان دیگر، عیسی مردم پیرامونش را به چشم کسانی می‌نگریست که به ظاهر حیات داشتند، اما در اصل، مرده بودند. در حکایت عیسی دربارۀ پسر اسرافکار، پدر می‌گوید: این پسر من، مرده بود، زنده گردید» (لوقا ۱۵:‏۲۴).

نیقودیموس به مذهب احتیاج نداشت؛ او به حیات احتیاج داشت؛ حیات . در رویداد تولد تازه، حیاتی به وجود می‌آید که پیش از این وجود نداشته است. در تولد تازه، حیات تازه روی می‌دهد؛ و این فعالیتی مذهبی، یا انضباط دادن به خود، یا یک تصمیم نیست؛ بلکه به وجود آمدنِ حیات است. این اولین طریقی است که می‌توان رویداد تولد تازه را تشریح کرد.


کتاب مقدس، بسیار واضح و روشن درباره صفات و ویژگی های خداوند با ما صحبت می کند. بدون استناد و ارجاع به کتاب مقدس، هرگونه تلاشی برای توضیح صفات خداوند تنها در حد یک نظر باقی خواهد ماند که اغلب نیز اشتباه می باشند. مخصوصا زمانیکه، حرف از شناخت خدا باشد. (ایوب فصل ۴۲ آیه ۷) تلاش برای درک شخصیت و صفات خدا، قدمی فراتر از توانائی ماست. بنابراین نداشتن چنین شناختی از خدای حقیقی، زمینه ای خواهد بود تا خدایان دروغین را پیروی و پرستش کنیم. (خروج فصل ۲۰ آیه های ۳ تا ۵)

تنها آنچه خدا از خود آشکار کرده است، قابل شناخت می باشد. یکی از صفات الهی نـــــور” است. این صفت بدان معنی است که خدا خویشتن و اطلاعات مربوط به خود را آشکار می نماید. (اشعیا فصل ۶۰ آیه ۱۹؛ یعقوب فصل ۱ آیه ۱۷) هیچیک از ما نباید نسبت به آنچه خدا از خود آشکار کرده است بی تفاوت باشیم. (عبرانیان فصل ۴ آیه ۱) خلقت، کتاب مقدس، و کلمه ای که جسم انسانی پوشید (عیسی مسیح) همگی ما را یاری میکنند تا خدا و چگونگی او را بشناسیم.

برای شروع لازم است درک کنیم که خدا خالق است و ما بخشی از خلقت او هستیم (پیدایش فصل ۱ آیه ۱؛ مزامیر فصل ۲۴ آیه ۱) و به شکل او آفریده شده ایم. بنابراین، انسان در مرتبه ای والاتر از سایر مخلوقات قرار گرفت و به او قدرت داده شد تا بر همۀ آنها حکومت نماید. (پیدایش فصل ۱ آیه های ۲۶ تا ۲۸) هر چند خلقت به واسطۀ سقوط انسان” صدمه دید، ولی هنوز هم آثار اعمال خدا در آن مشهود است. (پیدایش فصل ۳ آیه های ۱۷ تا ۱۸؛ رومیان فصل ۱ آیه های ۱۹ تا ۲۰) با مشاهدۀ وسعت، پیچیدگی، زیبایی، و نظم خلقت می توان به عظمت خدا پی برد.

مطالعۀ برخی از اسامی خدا در کتاب مقدس می تواند ما را در درک شخصیت و ویژگی های خدا یاری دهد. این اسامی به ترتیب ذیل می باشند:
الوهیم: قدرتمند — الهی (پیدایش فصل ۱ آیه ۱) 
آدونای: خداوند — اشاره به رابطۀ بین سَروَر و خدمتگزار می کند (خروج فصل ۴ آیه های ۱۰ و ۱۳) 
ال الیون: والاترین — قدرتمند ترین (پیدایش فصل ۱۴ آیه ۲۰)
ال روئی: شخص قادری که می بیند (پیدایش فصل ۱۶ آیه ۱۳) 
ال شدّای: خدای قادر مطلق (پیدایش فصل ۱۷ آیه ۱)
ال اولام: خدای ابدی (اشعیا فصل ۴۰ آیه ۲۸) 
یهوه: خدای من هستم”، خدای واجب الوجود و ابدی (خروج فصل ۳ آیه های ۱۳ تا ۱۴)

حال به بررسی بیشتر صفات الهی می پردازیم. او خدایی است ابدی؛ خدائی که هستی وی بدون ابتدا و انتهاست. او نقطه ای آغازین ندارد، و هستی او هیچگاه انتها نخواهد پذیرفت. او خدائی است غیر فانی و لایتناهی (تثنیه فصل ۳۳ آیه ۲۷؛ مزامیر فصل ۹۰ آیه ۲؛ اول تیموتائوس فصل ۱ آیه ۱۷). او خدایی است تغییر ناپذیر؛ او دچار تحوّل و دگرگونی نمی شود. به همین دلیل او کاملاً قابل اعتماد است (ملاکی فصل ۳ آیه ۶؛ اعداد فصل ۲۳ آیه ۱۹؛ مزامیر فصل ۱۰۲ آیه های ۲۶ تا ۲۷). او خدایی است منحصر به فرد؛ ذات و اعمال او را نمیتوان با هیچکس دیگر مقایسه کرد. او کامل است و هیچکس نمی تواند با وی برابری کند. (دوم سموئیل فصل ۷ آیه ۲۲؛ مزامیر فصل ۸۶ آیه ۸؛ اشعیا فصل ۴۰ آیه ۲۵؛ متی فصل ۵ آیه ۴۸) او خدائی است غیر قابل تفحّص و اسرار آمیز؛ هیچکس قادر نیست وی را آنچنانکه هست (بطور کامل) درک کند. (اشعیا فصل ۴۰ آیه ۲۸؛ مزامیر فصل ۱۴۵ آیه ۳؛ رومیان فصل ۱۱ آیه های ۳۳ و ۳۴)

خدا عادل است، یعنی از کسی جانبداری نمی کند و تبعیض قائل نیست (تثنیه فصل ۳۲ آیه ۴؛ مزامیر فصل ۱۸ آیه ۳۰). خدا، خدائی است قادر مطلق. این بدان معنی است که او قادر به انجام هر کاری است که او را خشنود نماید. باید توجه داشت که او کارهائی را انجام میدهد که با سایر خصوصیاتش در تناقض نباشند (مکاشفه فصل ۱۹ آیه ۶؛ ارمیا فصل ۳۲ آیه های ۱۷ و ۲۷). خدا ، حاضر مطلق؛ بدین معنی که او همه جا حضور دارد. اما توجه داشته باشید که منظور این نیست که خدا همه چیز است! ( مزامیر فصل ۱۳۹ آیه های ۷ تا ۱۳؛ ارمیا فصل ۲۳ آیه ۲۳). خدا عالم مطلق است؛ او از همه چیز، اعم از گذشته، حال، و آینده آگاهی دارد. او می داند که در حال حاضر در فکر من و شما چه میگذرد. از آنجا که او از همه چیز خبر دارد، عدالت او منجر به داوری عادلانه ای میگردد. (مزامیر فصل ۱۳۹ آیه های ۱ تا ۵؛ امثال فصل ۵ آیه ۲۱)

خدا، یکی است؛ یعنی خدائی جز او وجود ندارد. وحدانیت (یگانگی) خدا ما را به این نتیجه میرساند که او یگانه شخصی میباشد که قادر است عمیق ترین احتیاجات قلبی ما را رفع نماید. و در نتیجه، تنها او شایسته است تا پرستیده و تمجید شود. (تثنیه فصل ۶ آیه ۴) خدا، عادل است؛ او نمیتواند اعمال گناه آلود را نادیده بگیرد. خدا، بدلیل همین عدالت و راستی خویش، مجازات و داوری ما را بر عیسی مسیح نهاد تا ما آمرزش گناهان را دریافت کنیم (خروج فصل ۹ آیه ۲۷؛ متی فصل ۲۷ آیه های ۴۵ تا ۴۶؛ رومیان فصل ۳ آیه های ۲۱ تا ۲۶).

خدا حاکم مطلق است. یعنی او بالاتر و والاتر از همه چیز است. هیچ چیزی در خلقت، دانسته و یا ندانسته، قادر نیست هدف و منظور الهی را باطل سازد. (مزامیر فصل ۹۳ آیه ۱؛ مزامیر فصل ۹۵ آیه ۳؛ ارمیا فصل ۲۳ آیه ۲۰). خدا روح است، یعنی او غیر قابل مشاهده می باشد. (یوحنا فصل ۱ آیه ۱۸؛ فصل ۴ آیه ۲۴). خدا یک تثلیث است. این بدان معنی است که او سه شخصیت در یک ذات واحد است. هر سه شخصیت الهی از لحاظ فطرت، قدرت، و جلال یکی می باشند. خدا حقیقت و راستی است. او نمیتواند دروغ بگوید و یا با ناراستی سازش نماید. او برای همیشه راستی و حقیقت است. (مزامیر فصل ۱۷۷ آیه ۲؛ اول سموئیل فصل ۱۵ آیه ۲۹)

خدا، مقدس و پاک است. او از هر گونه ناپاکی و فساد به دور است. او دشمن هر ناپاکی است. خدا هر شرارتی را می بیند و نسبت به آن غضبناک میگردد. در کتاب مقدس کلمۀ آتش در راستای قدّوسیت و پاکی بکار گرفته شده است. به همین دلیل خدا، آتش فروبرنده (سوزاننده) معرفی شده است (اشعیا فصل ۶ آیه ۳؛ خروج فصل ۳ آیه های ۲ تا ۵؛ عبرانیان فصل ۱۲ آیه ۲۹ ؛ حبقوق فصل ۱ آیه ۱۳).

خدا، مهربان است؛ یعنی او نیکو، بخشنده و با محبت است. اگر خدا بخشنده و مهربان نبود، نمی توانستیم با او رابطه ای نزدیک داشته باشیم. ولی خدا را شکر که اینچنین نیست. او مایل است با ما رابطه ای نزدیک و شخصی ایجاد نماید. (خروج فصل ۳۴ آیه ۶؛ مزامیر فصل ۳۱ آیه ۱۹؛ اول پطرس فصل ۱ آیه ۳؛ یوحنا فصل ۳ آیه ۱۶ و فصل ۱۷ آیه ۳)

ازآنجاییکه خداوند بینهایت است، بنابراین هیچ بشری نمی تواند جواب این سوال بزرگ را بدهد اما کاری که می توانیم انجام دهیم، شناخت خدا و ویژگی های او از طریق کتاب مقدس، می باشد. (ارمیا فصل ۲۹ آیه ۱۳) .

ابتدا باید با فروتنی بپذیریم که گناهکار هستیم. کلام خدا می‌فرماید: همه گناه کرده‌اند و از جلال خدا محرومند” (رومیان ٣: ٢٣). چنانچه خود را بامسیح بی‌گناه، که چهره دیدنی خدای نادیده است مقایسه کنیم، بخوبی می‌فهمیم که گناهکاریم. سپس باید از گناه توبه کرده، عیسی مسیحخداوند را که بعد از مرگ دوباره زنده شد، بعنوان نجات دهنده خود بپذیریم و از او بخواهیم تا با خونش که بر رویصلیب ریخته شد، قلب گناه‌آلود ما را بشوید و آنرا پاک نماید. کلام خدامی‌فرماید: زیرا خدا مسیح را بعنوان وسیله‌ای برای آمرزش گناهان، که باایمان به خون او بدست می‌آید، در مقابل چشم همه قرار داده و با این کار، خدا عدالت خود را ثابت نمود زیرا در گذشته بسبب بردباری خود گناهان آدمیان را نادیده گرفت تا در این زمان، عدالت خدا کاملاً به ثبوت برسد، یعنی ثابت شود که خدا عادل است و کسی را که به عیسی ایمان می‌آورد نیک می‌شمارد” (رومیان ٣: ٢۵ و ٢۶).

هر کس به مسیح، که پس از مرگ زنده شد ایمان بیاورد، قلبش از گناه پاک می‌شود، روح خدا در وجودش ساکن می‌گردد و زندگی جاوید می‌یابد. رستگاری یا نجات، هدیه بی‌نظیری است که بمحض اینکه بهمسیح ایمان آورید به شما عطا می‌گردد. یقیناً خدا مایل است همه آدمیان هدیه رستگاری یا نجات را دریافت نمایند. اما این هدیه موقعی به انسان داده می‌شود که شخصاً آنرا ازمسیح زنده درخواست کند.

برادر و خواهر عزیز، آیا مایلی هدیه رستگاری را از خداوند بخشنده دریافت کنی؟ 
کلام خدا می‌فرماید: زیرا اگر با لبان خود اعتراف کنی که عیسی، خداوند است و در قلب خود ایمان آوری کهخدا او را پس از مرگ زنده ساخت نجات خواهی یافت” (رومیان ١٠: ٩).

مسیح زنده منتظر تصمیم شماست. به او روی آور که رستگار خواهی شد.


اینجا چه مى کنى؟”

این ندایى از خدا به ایلیاى نبى بود ایلیا تو را در اینجا چه کار است” اول پادشاهان: ١٩: ٩

ایزابل، ایلیا را تهدید به مرگ کرد و ایلیا ترسید و نتوانست با تهدیدها علیه خودش برخورد کُنَد، اقتدارش را از دست داد و پا به فرار گذاشت.
اگر چه ایزابل نتوانست ایلیا را بکشد، اما همان ترس که بر قلب ایلیا وارد شد باعث شد که نقشه ایى که خدا بدستِ او مى خواست به اتمام برساند، به دست کَسِ دیگرى یعنى الیشع به اتمام رساند، زیرا اِلیشع اقتدارِ خود را خوب مى شناخت و او را حفظ کرد.

کلام خدا در غلاطیان ۵: ١ مى فرماید:” پس به آن آزادی که مسیح ما را به آن آزاد کرد، استوار باشید و باز در یوغ بندگی گرفتار مشوید.”

یک ترس ایجادِ تشویش و سردگمى مى کند، و هدفِ او این است که ما را از ان هدفِ اصلى دور کند، اگر با هراس فورا برخورد نشود، بزرگ و بزرگتر مى شود تا جایى که رده پاىخدا در دلمان گم مى شود و به جایى خواهیم رسیدکه ندایى در گوشمان مى گوید…

اینجا چه مى کنى؟”


قسمت اول

کتاب مقدس می گوید که یک خداوند، یک ایمان، یک تعمید» وجود دارد (افسسیان ۵:۴). این آیه بر یگانگی که باید در بدن مسیح وجود داشته باشد تاکید می کند چرا که ما در یک روح» ساکن شده ایم (آیه ۴). پولس در آیه ۲ درخواست فروتنی، ملایمت، بردباری، و محبت می کند که همه اینها برای حفظ یگانگی ضروری است. مطابق با اول قرنتیان ۱۰:۲-۱۳، روح القدس فکر خدا را می داند (آیه ۱۱)، و آن را آشکار می سازد (آیه ۱۰) و تعلیم می دهد (آیه ۱۳) به آنانی که در آنها ساکن است. این کار روح القدس تنویر نامیده می شود.

در یک جهان کامل، هر ایماندار تمایل دارد که کتاب مقدس را از روی وظیفه مطالعه کند (دوم تیموتائوس ۱۵:۲) و این کار را با دعا و تکیه بر تنویر روح القدس انجام دهد. اما به روشنی می توانیم ببینیم که جهان ما کامل نیست. هر شخصی که روح القدس را دارد، واقعاً به روح القدس گوش نمی دهد. مسیحیانی هستند که روح القدس را محزون می کنند (افسسیان ۳۰:۴). از هر آموزگاری بپرسید. حتی بهترین معلم مدرسه هم دانش آموزان خودسری دارد که به نظر، مخالف یادگیری هستند و برایشان مهم نیست که معلم چه می گوید. پس، یکی از دلایلی که چرا افراد مختلف برداشتهای متفاوتی از کتاب مقدسدارند صرفاً این است که به معلم یعنی روح القدس گوش نمی دهند. در ادامه دلایل دیگری از وجود تفاوتهای اعتقادی بسیار میان آنانی که کتاب مقدس را تعالیم می دهند آمده است.

۱- بی ایمانی. واقعیت این است که بسیاری از آنانیکه ادعای مسیحی بودن دارند، هرگز دوباره متولد نشده اند. آنان لقب مسیحی» را یدک می کشند، اما هیچ تغییر حقیقیِ قلبی نداشته اند. خیلی هایی که حتی ایمان ندارند که کتاب مقدس راست است، جرات می کنند که آن را تعلیم دهند. آنها مدعی هستند که حتی در شرایط زندگی در بی ایمانی، از طرف خدا صحبت کنند. بیشتر تفاسیر غلط از کتاب مقدس از اینجا نشات می گیرد.

غیر ممکن است که یک بی ایمان بتواند کتاب مقدس را به شکل صحیح تفسیر کند. انسان نفسانی امور مربوط به روح خدا را نمی‌پذیرد زیرا در نظرش جهالت است، و قادر به درکشان نیست، چرا‌که قضاوت درست درباره آنها تنها از دیدگاهی  میسّر است» (اول قرنتیان ۱۴:۲). مردی که نجات را دریافت نکرده نمی تواند حقیقت کتاب مقدس را بفهمد. او هیچ تنویری ندارد. علاوه بر این شبان یا الهی دان بودن ضمانتی برای نجات یک شخص نیست.

نمونه ای از هرج و مرجی که به خاطر بی ایمانی بوجود آمد در یوحنا ۲۸:۱۲-۲۹ یافت می شود. عیسی به سوی پدر دعا می کند و می گوید، پدر، نامت را جلال ده» پدر با صدایی رسا از آسمان پاسخ می دهد که هر کسی که در نزدیکی بود می شنود. اما به تفاوت در برداشت افراد توجه کنید: مردمی که آنجا بودند و این را شنیدند، گفتند: رعد بود. دیگران گفتند: فرشته‌ای با او سخن گفت». همه یک چیز را شنیدند: جمله ای قابل فهم از آسماناما هر کس آنطور شنید که می خواست بشنود.

۲- فقدان آموزش. پطرس رسول بر علیه کسانیکه کلام خدا را اشتباه تفسیر می کنند، هشدار می دهد. او تعالیم ساختگی شان را به این دلیل می داند که آنها جاهل» هستند (دوم پطرس ۱۶:۳). به تیموتائوس گفته شده است که سخت بکوش که مقبول خداباشی، همچون خدمتکاری که او را سببی برای شرمساری نیست و کلام حقیقت را بدرستی به‌‌کار می‌بندد» (دوم تیموتائوس ۱۵:۲). هیچ میانبری برای تفسیر صحیح کتاب مقدسی وجود ندارد؛ ما مجبور هستیم که مطالعه کنیم.
این مطلب ادامه دارد
منبع: gotquestions


image_pdfimage_print

ر اساس دوم قرنتیان فصل ۵ آیه ۱۷، کسی که از آنِ مسیح می‌گردد، تبدیل به شخص جدیدی می‌شود. او دیگر آن انسان قبلی نیست؛ او زندگی کاملاً تازه‌ای را آغاز کرده است”. در کتاب مقدس، دو واژه یونانی برای کلمه تازه” وجود دارد. اولین واژه، neos است که اشاره به چیزی دارد که به تازگی ساخته شده است، اما چیزهای بسیاری شبیه به آن وجود دارند که قبلاً ساخته شده اند. واژه ی یونانی که در این آیه تازه” ترجمه شده، kainos می باشد که به معنای چیزی است که به تازگی ساخته شده اما چیزی مشابه آن وجود ندارد.” ما در مسیح، کاملاً خلقت تازه ای گشته ایم، درست همانطور که خداآسمانها و زمین را در ابتدا آفرید. او آنها را از هیچ آفرید، و همان کار را با ما انجام می دهد. او صرفاً نفس کهنه ما را تمیز نمی کند؛ بلکه نفس کاملاً جدیدی می آفریند. وقتی که ما درمسیح هستیم، شریک طبیعت الهی” می شویم (دوم پطرس فصل ۱ آیه ۴). خدا خودش در شخص روح القدس، در قلبهایمان ساکن می شود. ما در مسیح هستیم و او در ماست.

ما در مسیح از نو متولد شده ایم و تازه شده ایم و این خلقت تازه دارای افکار است، درحالیکه طبیعت کهنه دارای افکار نفسانی است. این خلقت تازه با خدا معاشرت می کند، مطیع اراده خداست، و خود را وقف خدمت به او کرده است. اینها کارهایی است که طبیعت کهنه قادر به انجامش یا حتی میل به انجامش را ندارد. طبیعت کهنه نسبت به امورات روح مرده است و نمی تواند خودش را احیا کند. در گناه و شرارتها مرده” است (افسسیان فصل ۲ آیه ۱) و تنها می تواند توسط یک بیداری مافوق طبیعه زنده شود و این زمانی رخ می دهد که ما مسیح را می پذیریم و او در ما ساکن می شود. مسیح، طبیعتی کاملاً تازه و مقدس و زندگی ای فساد ناپذیر به ما می دهد. زندگی کهنه ما که پیشتر به خاطر گناه، نسبت به خدا مرده بود دفن می شود، و ما دوباره زنده می شویم که درزندگی نوینی با او، گام برداریم” (رومیان فصل ۶ آیه ۴).

اگر ما به مسیح تعلق داریم، با او متحد هستیم و دیگر برده گناه نیستیم (رومیان فصل ۶ آیه های ۵ تا ۶)؛ ما با او زنده شده ایم (افسسیان فصل ۲ آیه ۵)؛ به شکل او در آمده ایم (رومیان فصل ۸ آیه ۲۹)؛ از محکومیت آزاد شده ایم و مطابق با نفس راه نمی رویم بلکه مطابق با روح گام برمی داریم (رومیان فصل ۸ آیه ۱)؛ ما همراه با دیگر ایمانداران بخشی از بدن مسیح هستیم (رومیان فصل ۱۲ آیه ۵). ایماندار، اکنون صاحب قلبی تازه شده است (حزقیال فصل ۱۱ آیه ۱۹) و ” همۀ برکات آسمانی را به او ارزانی داشته، به این دلیل که او از آن مسیح شده است” (افسسیان فصل ۱ آیه ۳). 

ممکن است تعجب کنیم که چرا با وجود اینکه زندگیمان را به مسیح داده ایم و از نجاتمان مطمئن هستیم، اما چرا معمولاً بدین شیوه ای که توصیف شد، زندگی نمی کنیم. این به خاطر این است که طبیعت تازه ما در بدن جسمانی کهنه مان ساکن است، و این دو با یکدیگر در جنگ هستند. طبیعت کهنه مرده است، اما طبیعت تازه هنوز با خیمه” کهنه ای که در آن ساکن است در ستیز است. شرارت و گناه هنوز وجود دارند، اما ایماندار، اکنون آنها را از چشم انداز تازه ای می بیند و آنها مثل قبل، او را تحت کنترل ندارند. ما اکنون درمسیح می توانیم انتخاب کنیم که در برابر گناه مقاومت کنیم، درحالیکه طبیعت کهنه ما نمی توانست. اکنون ما این حق انتخاب را داریم که از طریق کلام و دعا و اطاعت، به طبیعت تازه خوراک بدهیم، یا با بی توجهی به آن موارد، به جسم خود خوراک دهیم.

هنگامی که ما در مسیح هستیم، به چیزی فراتر از پیروزی دست یافته‌ایم، به‌‌واسطه او که ما را محبت کرد” (رومیان فصل ۸ آیه ۳۷) و می توانیم در نجات دهنده مان شادی کنیم، که همه چیز را ممکن ساخت (فیلیپیان فصل ۴ آیه ۱۳). ما در مسیح محبت شده ایم، آمرزیده شده ایم، و در امنیت هستیم. ما در مسیح، پذیرفته شده ایم، پارسا شده ایم، آزاد شده ایم، آشتی کرده ایم، و انتخاب شده ایم. در مسیح، ما پیروزمند هستیم، مملو از شادی و آرامش شده ایم، و زندگی برای ما معنای حقیقی دارد. چه نجات دهنده شگفت انگیزی است مسیح!


کلمه پناهنده و پناهگاه در کتاب مقدس بسیار آمده است. در کتاب اعداد ، خداوند به موسی دستور ساخت شهرهایی را می دهد که به شهر های ملجا ( پناهگاه )معروف بودند تا افرادی که به هر دلیل غیر عمد آدم کشته و یا دچار ترس از دست دادن جان خود بودند به آن شهر ها فرار کنند و نجات پیدا کنند.

در کلام خدا داود بارها خداوند را دژ مستحکم و پناهگاه و ملجای خود توصیف می کند. یعنی خود خداوند شهر و نجات دهنده من است که مرد عادل می تواند در آن آرام بگیرد.

افراد زیادی در عهد عتیق مثل خیلی از عزیزان امروز پناهنده بودند.

ابراهیم پس از بروز قحطی در سرزمین موعود، به مصر پناه برد.

یعقوب نیز، نزد دایی خود پناهنده 
 شد.

قوم کوچک اسرائیل به خاطر قحطی به مصر در زمان یوسف پناهنده شد.

موسی ، بزرگ مرد قوم خدا ، خود به نوعی پناهنده بود. او بعد از قتل یک فرد مصری به بیابان فرار کرد و تا ۴۰ سال به مصر برنگشت.

و داود از ترس جان خود بارها فرار کرد و نزد کشورهای همسایه تا ماهها و سال ها پناهنده شد.

و در عهد جدید خداوند ما عیسی مسیح (یوسف و مریم ، عیسی طفل را برداشتند و به مصر فرار کردند)، نیز از ترس هیرودیس سال ها در مصر پناهنده بودند و بعد از فوت هیرودیس به ناصره بازگشتند.

زندگی پناهندگان سخت می باشد. دور از وطن و کشور غریب، انتظار و سختی گذر زمان و محیط و زبان تازه، دلتنگی ،فقر و ترس از آینده، و خیلی موارد دیگر می تواند زندگی یک مهاجر یا پناهنده را تحت تاثیر خود قرار دهد ولی خداوند در تمام موارد کتاب مقدسی که ذکر شد، هدف عالی برای پناهندگان داشت و آنها را حفظ کرد و پس از گذشت زمان، همه مجدد به کشورهای خود برگشته و خدمت عظیمی را شروع نموده اند

بیایید باهم امروز خدا را شکر کنیم و از اینکه او ملجا و پناهگاه ما است او را بپرستیم و بدانیم او برای ما بهترین ها را در پس تمام مشکلات زندگیپناهجویی و پناهندگی در نظر گرفته است. زندگی در شرایط پناهندگی سخت ولی موقتی است و راه را برای برکات عظیم در زندگی مان مهیا می سازد.

پس به خداوند اعتماد کنیم.
آمین


آخرین جستجو ها

naumitymar عصرشبکه فیلم انیمه daycreakenis شورای دانش آموزی آموزشگاه امام صادق(ع) روستای خراجی mevecope آَشپزی روز Stephen's page هنروگرافیک گروه بهداشت